قصه سرگذشت
سلام
امروز تو اینترنت گشت میزدم
توی وبلاگی یه داستانی خوندم
با اجازه ی مدیر وبلاگ این داستان رو تو وبلاگ خودم گذاشتم
هر کی میخواد این داستان رو بخونه بره ادامه ی مطلب
تجربه ی خوبیه
حتما بخونین
یکی بود یکی نبود
*زیر گنبد کبود
*غیر از خدا هیچ کس نبود
*می خوام یه قصه ای بگم
*برای دل خودم تا شاید خوابش بره
*اون همه غصه و درد
*یه روز از یادش بره
*قصه ی دردی بزرگ
*مونده تو دلش هنوز که داره می سوزونه
*وجودشو هر شب و روز
*توی اون گذشته های کمی دور
*یه جوونی بود توی دانشگاه
*چشای درشتی داشت
*موهاشم یه کمی بور
*جوونه شیطونو بازی گوش بود
*خنده از روی لبش دور نمی شد
*نمی گم خیلی زرنگ
*کمی هم با هوش بود
* آخه عاشق نمی شد
*می گفت عاشقی بده
*اولش سر خوشی و شادابی
*آخرش اسیریو درد و غمه
*به کسی دل نمی داد
*می گفت هر کسی لیاقت نداره
*دلتو بهش بدی
*همین جوری راحتم
*دور از اسارتم
*عاشقی اسارته
*ظاهرش گول زنکه
*اما بد عاقبته
*خلاصه دل کوچولو
*جونم برات بگه
*با تموم این حرفا
*جوون قصه ی ما
*یه روزی بچگی کرد
*یه کمی جوونیو
*کمی نا پختگی کرد
*آره،جونم،عزیزم
*جوون قصه ی ما
*حالا عاشق شده بود
*عشق اون دریا و
*خودش قایق شده بود
*عاشق دخترکی مهربونو زیبا
*یه کمی شیطونو
*کمی با شرم و حیا
*جوون قصه ی ما دوستا زیادی داشت
*دوستای جوون ما وقتی که فهمیدن
*همگی به عشق پاک این جوون خندیدن
*تو که ادعات می شد
*توی این دانشگاه
*این همه دخترارو
*ندیدی رفتی کجا؟!
*می گفت آخه این یکی
*با همه دخترای روی زمین فرق داره
*این یکی فرشته است
*چشای قشنگ اون برق داره
*دوستاش خندیدند
*برو بینیم بابا جون
*عاشقی معنی نداره این زمون
*جوون قصه ی ما*تو دلش می خندید
*آخه عاشق شده بود
*به خیالش که تو دنیا حالا اون
*کسی لایق شده بود
*قصه ی عشق جوون
*اینه که واست می گم دل کوچولو
*این جوون قصه ی ما دنبال یاری میگشت
*برای زندگی و تنهاییش
*دنبال رفیق راهی می گشت
*جوون قصه ی ما چند سال قبل
*دختر قشنگی رو
*پشت ویترین مغازه دیده بود
*اما از اونجایی که
*چیزایی در مورد
*عاشقی شنیده بود
*قصه ی عاشقی نداشت
*یه روزی نزدیکای
*عید هفتاد و نه
*خدا عیدی قشنگی به جوون قصه داد
*جوون قصه ی ما
*حالااحساس عجیبی تودلش حس می کرد
*می خواست کاری بکنه
*ولی مس مس می کرد
*یه روزی رفت به سراغ تلفن
*الو الو؛سلام خانم
*شما کی هستین آقا جون
*منم منم؛مشتریم
*عرض می کنم خدمتتون
*نمی دونم که دیدین
*یا اینو جایی شنیدین
*کودکی دلش عروسکی می خواد
*واسه تنهاییاش، بی کسی هاش
*یارو همدمی می خواد
*از قضای روزگار
*اون عروسک قشنگو، یه روزی
*پشت ویترین مغازه می بینه
*می گه اون همونیه
*که می شه همدم و یار
*اما دست کوتاهش
*قدرت خریدن عروسک را نداره
*از روی ترس و هراس
*هر روز سر می زنه
*تا عروسک قشنگو کسی ندزده، نبره
*تو همون عروسکی برای من
*من همون مشتریم
*اومدم مغازتون مشتری اونجا بشم
*شمارو دیدم و من مشتری اونجا شدم
*می خوام خواستگاری کنم
*شمارو از خودتون
*به طور رسمی
*من از خانوادتون
*می شه تو یارم بشی
*توی این شهر غریب
*همدم و غمخوارم بشی
*دخترک مکثی کرد
*دل به دریا زده بود
*نمی دونم، شایدم ترسیده بود
*خلاصه صداش مثل فرشته ها
*مهربون با مهبت تر از اون
*مثل پری، توی کتاب قصه ها
*صدای قشنگ اون
*دلشو می لرزونه
*اونو عاشق تر کرد
*معنی عشق و به اون می فهمونه
*حرفای قشنگ اون
*یه جوری توی دلش نشست
*جوون قصه ی ما مغرور عشق
*اما پری قصمون
*صبر غرورشو شکست
*خلاصه بعد یه ساعت صحبت
*خواهش و گفتن و قصد و نیت
*پری قصمه ی ما
*حالا راضی شده بود
*دستشو گذاشت تو دست جوون قصه ی ما
*غرق بازی شده بود
*بازی قشنگ عشق
*بعد اون خنده های قایمکی
*بعد دیدن تو خیابون که اونم یواشکی
*یه روزی زدن به سیم آخر
*عاقبت چشم تو چشم هم نشستن جایی
*خوب به هم خیره شدن
*حرفای دلشونو
*با چشاشون، با نگاشون گفتند
*جوون قصه ی ما
*عاشقی رو تو صداقت می دونست
*برای دوام عشق
*کلک دروغ نیرنگ و فریب
*همه رو یک نوع حماقت می دونست
*جوون عاشق ما
*قلب پاک و صافی داشت
*برای عاشق بودن، مردونگی
*تا به حد کافی داشت
*جوون قصه ی ما
*با صداقت کلام
*هرچی بود، مردونه گفت
*تا که عشقشون بمونه با دوام
*به جای اینکه بگه چی دارم چی ندارم
*یا که تو دنیا مثل فرشته است مادرم
*یا که من چند سالمه کارم چیه
*بعد عمری زندگی حالم اینه
*خلاصه هرچی که بود
*یا که هرچی نبود
*جوون قصه ی ما توراه عشق مردونه بود
*خیالش راحت بود
*که تو زندگیش
*غیر از پری هیچی نبود
*گفت که هیچی نداره
*همه ی سرمایه اش
*دل صاحب و پاکشه
*که اونم هلاکشه
*اما بشنوید، از حال و روز اون پری
*دختره حرفای خیلی قشنگی می زد
*این که من دوست دارم، عاشقتم
*اینکه تا آخر عمر همسرتم
*گاهی وقتا اونقدر شیرین می شد
*که برای جوون ما
*تنها ترین فرشته ی روی زمین می شد
*گاهی وقتا حرفاش آسمونی بود
*که می گفت: همه زندگیمی
*فرشته نیازمی، صدای دلنوازمی
*گاهی وقتا هم می گفت
*تورو من فقط به خاطر خودت دوست دارم
*برای زندگی من چکار به پولت دارم
*تو اگه هر جا بری
*تو بیابون، تو خیابون
*همسفرو شریکتم
*من ازت دور نمی شم
*هر جا بری نزدیکتم
*تو فقط دوستم بدار
*منو تنها نگذار
*گاهی وقتا، حرفای عجیب غریبی می زد
*دختره، همش با یه شکی می گفت
*که شما مردا همه عین همید
*که شما مردا همه
*بی وفا ترین توی این عالمید
*نکنه بری و تنهام بزاری
*برسه، روزی بگی
*دیگه دوستم نداری
*جوونه می خندید
*آخه قلبی که جوون تو سینه داشت
*برای اون می طپید
*جوونه همش می گفت
*تو همه زندگیمی
*مگه می شه که آدم
*بره زندگیشو تنها بزاره
*اگه اینطوری باشه
*اون دیگه آدم نیست، دل نداره
*گاهی وقتا با خودش می خندید
*آخه من برای اعتماد اون
*خودمورسوای هرشهرو بیابون کردم
*زندگیمو برای آرامش خیال اون
*با دوستای خودم بی سروسامون کردم
*پس چرا دختره اینجوری داره حرف میزنه
*خلاصه دل کوچولو
*روزاشون خیلی قشنگ
*شباشون رنگارنگ
*توی کوچه های شهر
*دستاشون تو دست هم
*با یه عشقی چشاشون تو چشم هم
*که ای خدای مهربون
*اگه میشه مارو به هم برسون
*یواش، یواش، قصه ی عشق اونا
*داشت می شد زبون زد تموم ونیا
*آخه عشقشون زمینی که نبود
*عشقشونو از خدا خواسته بودن
*موقع تنهایی ها، یا که سختی تو راه
*حرفاشونو به خدا گفته بودن
*غافل از اینکه حسود
*به کمین نشسته بود
*آخه این دوره زمونه، اینجوری
*عشق پاک و آسمونی که نبود
*تا که دست سرنوشت
*برای آزمایش قدرت عشق
*اونارو یک کمی از هم دور کرد
*اوضاع رویه کمی هم ناجورکرد
*جوون قصه ی ما
*برای یک مدتی رفت به سفر
*راهشون دور نبود
*نبودن از حال هم بی خبر
*پری قصه ی ما کمی تنها شده بود
*حسودا که چشم نداشتن ببینن
*عشقشون ورد زبونا شده بود
*همه دست تو دست هم
*نقشه و طرح جدایی کشیدن
*برای اینکه اون دوتا
*از هم دیگه بشن جدا
*تا تونستن به جوون
*بستن دروغ و افترا
*پری قصه ی ما، خیلی بی تابی میکرد
*گاهی وقتا هم می شد
*شبا بی خوابی می کرد
*جوون قصه ی ما، اونو دل داری می داد
*گاهی هم یادش می داد
*که تو راه عاشقی مرد می خواد
*امیدت باشه به اون خدای مهربون
*نکنه سختی راه عاشقی کاری کنه
*جای امید به خدا
*توکلت باشه به سوی دیگران
*مردم نا مهربون حسودای بد زبون
*پری رو توی اسارت بردن
*دست و پاشو بستن
*قلبشو شکستن
*پری قصه ی ما
*حالا یه پری نبود، دیو شده بود
*آخه میدونی چرا، دل کوچولو
*پری قصه ی ما اهل عاشقی نبود
*اون برای عاشقی یک کمی
*کوچولو بود، نمی دونم شایدم
*پری قصه ی ما، از همون اولشم
*پری نبود،اهل عاشقی نبود
*جوون ساده ی ما
*رو حساب دل پاکش اونو
*یه پری می دید
*آخه میدونی چرا، دل کوچولو
*کسی که عاشق باشه
*برای قلب کسی لایق باشه
*اینجوری اسیر مردم نمی شه
*بین حرفای دروغ گم نمی شه
*اینجوری رفیق نیمه راه نبود
*دلشو صاف می کرد
*دلشو پاک می کرد
*برای عشق و عاشقی
*قلبشو چاک می کرد
*اما بشنوید کمی از اون طرف
*جوون قصه ی ما، بی خبر از همه جا
*شب با عشق پری خواب می رفت
*تو دیار غربت، توی آسمون عشق
*دستاشون تو دست هم
*پیش مهتاب می رفت
*جوون قصه ی ما
*به خیالش که دیگه
*هیچ کس نمی تونه
*دلاشونو از هم دیگه دور کنه
*برای زندگی آینده اش
*با وجود اون پری
*نقشه هایی می کشید
*بچه ای کاکل زری
*همسری مثل پری
*خلاصه با خیالش خوش بود
*تا که اون روز کبود
*کاشکی هرگز نمی بود
*جوون از سفرش اومده بود
*عشق دیدن پری
*همه ی وجودشو گرفته بود
*اما اون پری دیگه پری نبود
*دیو شده بود
*حرفایی ننگین
*طعنه هایی سنگین
*به جای حرف قشنگ عاشقی
*زد به جوون
*که برو پیشم نمون
*جون قصه ی ما
*مات مبهود ازاین برخوردا
*که خدا چی بود گناه ما
*ما که قلبمونو دادیم به پری
*ما که هرچی بود گفتیم به پری
*پس چی شد
*اون همه شرم و حیا
*اون همه حرف قشنگ عاشقی
*اون همه نجابت و عشق و صفا
*مگه اون پری همون پری نبود؟
*که می گفت:
*اگه با تو نباشم
*به خدا می میرم
*به خدا بی تو دلم پر از غمه
*همه ی دنیا برام جهنمه
*مگه این همون پری نبود
*از جدایی ها و بی وفایی ها می نالید
*و به عشق پاک و آسمونیشون می بالید
برای جوون ما
*این همه تغییرو رنگارنگی
*مرگ روزایی به اون قشنگی
*توی باورش نبود
*دیگه اون پری تو لحظه های زندگی
*یارو یاورش نبود
*پری قصه ی ما دیگه پر کشیده بود
*اون با رفتنش برای همیشه
*خنجری به قلب اون پسر کشیده بود
*جوون قصه ی ما
*هرچی کرد تا کلبه ی قشنگ عشق
*بمونه محکم تا خراب و ویرونه نشه
*هرچی کرد تا شیطونه
*وارد این خونه نشه
*عاقبت فایده نکرد
*جوون قصه ی ما
*روزای خوب گذشته را به یادش می اورد
*روزایی که قلبشون برای هم می طپید
*شبا که تو فکر هم
*از چشاشون خواب می پرید
*ولی انگار که پری قلب نداشت
*صدای پری دیگه گرم و مهربون نبود
*پری دیگه با جوون
*یارو هم زبون نبود
*پری انگار که دیگه
*گریه هاشو نمی دید، حرفاشو نمی شنید
*جوون قصه ی ما حالا خیلی خسته بود
*اون تو راه عاشقی
*خیلی دل شکسته بود
*گاهی دست خستشو
*به سوش خدا می گرد
*که ای خدای مهربون
*خالق هفت آسمون
*پری رو خودت دادی
*خودتم برگردون
*گا هی وقتا هم می شود
*تا صبح فقط دعا می کرد
*برای، برگشت اون
*یه بند خدا خدا می کرد
*اما انگار خدا هم
*صداشو نمی شنید
*اون همه گریه هاشو شایداصلا نمی دید
*حالادیگه اون جوون
*یه گوشه ای کزمی کنه
*دیگه خنده رو لبش نمی شینه
*دلشو از هر چی دوست داشت
*عاجز می کنه
*ای دل ساده ی مغمون اسیر
*غصه ی عشق پری
*تورو کرده خیلی پیر
*پس دیگه با هر کسی وفا نکن
*تو دیگه خطا نکن
*جوون قصه ی ما
*دیگه خیلی خسته بود
*چی بگه، کجا بره
*با یه قلب پر امید
*هنوزم منتظره...!
کلمات کلیدی :
» نظر